احیای باغ سیب در مزرعه
احیای باغ سیب در مزرعه
Anonim
باغ مزرعه
باغ مزرعه

من اغلب در مورد معنی کلمه "باغبان" تعمق می کردم. ما بارها آن را می گوییم ، امری عادی شده است و باغبان شخصی است که باغ را ایجاد می کند. بنابراین خانواده ما نیز برای دهه دوم درگیر این امر بزرگ بوده است. باغبانی ما 12 ساله است. سایت در اینجا کم است ، روی خاک رس آبی است و همه چیز را می گوید. تمام تلاش های من برای رشد درختان سیب به مدت ده سال بی نتیجه ماند.

گیاهان ضعیف باقی ماندند ، شکوفا نشدند ، منجمد شدند. با گذشت زمان ، فهمیدم که به سختی می توان سیب در زمین ما پرورش داد. درست است که در دو دوره چهار ساله اخیر سرانجام اولین محصول برداشت شده است. و این ، ظاهرا ، به این دلیل که من قبلاً تجربه ای داشتم ، به فرود آنها نزدیک شدم. آنها به صورت یک ساله در مکانی بالاتر و پناه کاشته شدند. اما یک آرزو در روح من وجود داشت - داشتن یک باغ واقعی.

و دو سال پیش ، در بهار 2004 ، ما یک قطعه همسایه خریداری کردیم که دارای یک باغ کاملاً بی توجه و ده ساله از درختان سیب 10-12 ساله بود ، از گونه های ناشناخته ، با یک خانه کوچک باغی. بوته های توت و چند گیلاس نیز وجود داشت. شوهر بلافاصله این سایت را "خوتور" خواند. و حقیقت این است - در آنجا برق وجود ندارد ، حصار وجود ندارد و بسیاری دیگر از موارد لازم برای زندگی dacha نیست.

در بهار 2004 ما دست به کار شدیم. به درستی بگویید: "چشم ها می ترسند ، اما دست ها می ترسند." درختان سیب به سختی از زمستان 2003-2004 جان سالم به در بردند ، آنها مانند "افراد بی خانمان" بودند. لانک ، لاغر ، همه در گلسنگ ، با یخ زدگی ، با زخم های شکسته. علاوه بر این ، آنها همچنین در آب ایستادند. در طول فصل ، ما زهکشی حفر کردیم ، چمن ها را تراش دادیم ، دایره های نزدیک به ساقه را پوشاندیم ، تاج را سمپاشی کردیم ، شاخه ها و شاخه ها را هرس و بریدیم ، تنه ها را رنگ کردیم ، زخم ها را ترمیم کردیم و کارهای بیشتری انجام دادیم ، و هنوز ، حتی این تلاش ها هم کمکی نکرد: ما یک درخت سیب را از دست دادیم ، نه تا از آنها باقی مانده است. اما اینها دیگر "افراد بی سرپناه" نبودند ، بلکه همانطور که همسایه ها می گویند ، عروسهای سیب آراسته ، روی پاهای مچ پا ایستاده بودند.

شاخه های یکی از درختان سیب - معلوم شد که از انواع ملبا است ، اما فقط در فصل بعدی معلوم شد - من آنها را کشیدم ، آنها را به زمین خم کردم و در طول فصل رشد یک ساله را برداشتم روی دومین برگ جدید روی همه شاخه ها. بنابراین ، کاهش تاج ، نازک شدن کامل آن و جوان سازی شاخه ها وجود دارد. در تمام درختان سیب دیگر ، ما همین کار را کردیم تا شاخه های در حال رشد را از بین ببریم و جوان کنیم.

بخشهایی از انشعابات واقع در وسط شاخه ساخته شد. همه کارهای بزرگ فقط در سال آینده نتیجه داد. و در اولین بهار درختان سیب هرگز واقعا شکوفا نشدند. آنها حدود دوازده سیب داشتند و هیچ مشخصه واریتی نداشتند.

پاییز و بهار بعدی با نگرانی گذشت: آنها تنه ها را رنگ کردند ، حلقه های نزدیک تنه را شل کردند ، چمن ها را بریدند ، آن را اسپری کردند ، تغذیه کردند - و باغ شکوفا شد. و در حال حاضر در پاییز ، برداشت سیب فوق العاده بود. آنها خصوصیات بزرگ ، تمیز و واریته ای بودند. اگرچه من متخصص نیستم ، اما انواع اصلی آنتونوفکا - از دو نوع Glory to the Winner ، Autumn Striped ، Melba - از قبل قابل شناسایی هستند. انواع دیگر سیب هنوز به یک نوع خاص اختصاص داده نشده است. میوه های آنها زمستان است ، خوب دروغ می گویند و تا فوریه ذخیره می شوند. در اینجا یک مشکل دیگر آشکار شد: تعداد کمی سیب روی درختان بد هستند و بسیاری از آنها نیز بد هستند - شما باید به نوعی پردازش ، ذخیره کنید. و دوستان ما در این امر به ما کمک کردند. سیب در اختیار آنها قرار گرفت و من کمک گرفتم.

بنابراین ، رویای من برای یک باغ محقق شد ، اگرچه هنوز کارهای زیادی برای انجام وجود دارد ، اما فقط سلامتی وجود دارد.

توصیه شده: