فهرست مطالب:

ملاقات با ماهی های غیر معمول - ماهیگیری از چوب خیزران زمستانی
ملاقات با ماهی های غیر معمول - ماهیگیری از چوب خیزران زمستانی

تصویری: ملاقات با ماهی های غیر معمول - ماهیگیری از چوب خیزران زمستانی

تصویری: ملاقات با ماهی های غیر معمول - ماهیگیری از چوب خیزران زمستانی
تصویری: اولین ماهیگیری قرن🐠🐟 2024, مارس
Anonim

قصه های ماهیگیری

هنگامی که دوست خوب قدیمی من ، شکارچی Kuzmich ، که برای کار به شهر آمده بود ، از من و شریک ماهیگیری دائمی من Vadim دعوت کرد تا در دریاچه پیت بچه های راغب بگیریم ، با سرگشتگی به یکدیگر نگاه کردیم …

روتان
روتان

به هر حال ، سرگرمی ها ساکنان دریاهای گرم هستند. من به طور تصادفی این ماهی را در Tuapse صید کردم ، اما چگونه در اینجا ، در شمال واقع شد؟

ظاهراً همین تردیدها بر وادیم غلبه داشتند ، زیرا ، با نگاهی ناباورانه به كوزمیچ ، او دراز كرد:

- سرگرمی ها در استخر کارلیان؟ این چیز جدیدی است …

- و در حقیقت - این یک ماهی کاملاً جدید و تاکنون ناشناخته است ، - شکارچی را تأیید کرد. و حیله گرانه به ما نگاه كرد و پرسید:

- پس شما چطور می خواهید سرگرمی ها را بگیرید؟

من و وادیم توافق کردیم.

- من خودم در زمستان ماهی نمی گیرم ، اما جنگلداری از یک دهکده همسایه - ماهیگیر مشتاق - را به شما معرفی می کنم. کوزمیچ نتیجه گیری کرد: با او گاوها را می کشید.

… وقتی از کالسکه پیاده شدیم ، مردی میانسال به شدت کوبیده و در مقابل ما ظاهر شد. اسم او سرگئی بود. وی پس از معرفی مختصر ، پیشنهاد کرد:

- اگر خیلی خسته نیستید ، پس ما امروز می توانیم به دریاچه برویم. ما توافق کردیم بنابراین ، پس از نوشیدن چای در کوزمیچ ، به سمت دریاچه حرکت کردیم. سرگئی علاوه بر کیسه ای با لوازم ماهیگیری ، یک یخ و یک چوب یک و نیم متری با خود برد که در انتهای آن یک قلاب کوچک قرار داشت.

من این دریاچه را می شناختم. در تابستان با چنان باتلاقی محاصره می شد که رسیدن به آب تمیز تقریباً غیرممکن بود. بنابراین ، هیچ کس در آنجا ماهی صید نمی کند. درست است که زمستان در حال جابجایی است و بنابراین یخ قابل اطمینان است. اما من مجبور شدم تا زیر زانو در برف ها بروم.

- ماهیگیران سنت پترزبورگ که آخر هفته ها به دریاچه می آیند ، این بچه های ماهی را صدا می زنند ، - راهنمای ما توضیح داد. - به گفته آنها ، ماهی های دریاچه پیت بسیار یادآور سرگرمی های دریای سیاه هستند. در واقع ، این روتان یا مارماهی است. ماهی نجیب ، به شما می گویم: صید آن لذتبخش است …

این دریاچه بیضی کمی کشیده و به طول نیم کیلومتر و عرض حدود سیصد متر بود. سرگی در حدود ده متری بانک آرام متوقف شد و کاملاً علف پوشیده است. او که یخ را با یخ جمع کرد ، پنج علامت روی یخ زد و گفت:

- ما اینجا را خواهیم گرفت.

و او شروع به چکش زدن یخ با چیدن یخ کرد. من و وادیم از پیچ های یخی استفاده کردیم. وقتی سوراخ ها آماده شدند ، سرگی یک چوب با قلاب به داخل هر یک از آنها فرو کرد و آن را در آنجا چرخاند. پس از آن ، او اسلحه خود را به همراه دسته ای از علف های پژمرده سال گذشته که در اطراف قلاب زخمی شده بود ، روی یخ کشید. به این ترتیب ته آن را تمیز کردم. پس از آن ، او جعبه ای با گوشت بسیار ریز خرد شده را از جیب کت پوست گوسفند خود برداشت و دو نیش را در همه سوراخ ها ریخت. ما به نوبه خود ، کرمهای خونی خرد شده را به آنجا اضافه کردیم. بنابراین ، تمام سوراخ ها تغذیه شدند.

سرگی با دیدن بی حوصلگی ما توضیح داد:

- بیایید حدود ده دقیقه صبر کنیم تا گاوها جمع شوند ، و سپس ما می گیریم.

او با این سخنان یک میله ماهیگیری زمستانی را با یک جیب خانگی از کیفش بیرون آورد. ما میله های ماهیگیری خود را با جیگ های مارک دار آماده کرده ایم. من "بشکه" داشتم ، وادیم "مورچه" داشت.

- ما قطعاً به کاشت احتیاج داریم ، - سرگئی گفت ، و هنگامی که می خواستیم جیدهای کادیس را روی قلاب بگذاریم ، او مانع ما شد

- خیلی زیاد است از سرگرمی های محلی به طور قابل اعتماد برای گوشت استفاده می شود. - و مکعب های کوچک گوشت خوک را به ما تحویل داد.

سپس همان مکعب را روی قلاب کاشت و جک را در سوراخ پایین آورد. ما از او الگو گرفتیم و ماهیگیری آغاز شد … اولین روتان - بیش از یک انگشت کوچک - توسط وادیم گرفتار شد.

احتمالاً او با اعتصاب تاخیر داشته است ، زیرا ماهی جیغ ها را آنقدر عمیق بلعیده است که مجبور شده اند آن را از داخل روتان با یک دستگاه استخراج استخراج کنند. پس از آن ، لقمه ها یکی پس از دیگری دنبال می شدند. به محض اینکه یکی از ما گاز گرفت ، به سمت سوراخ بعدی حرکت کردیم و به بیرون کشیدن روتان ادامه دادیم. درست است ، همه آنها مانند یک انتخاب بودند: بیش از 7-8 سانتی متر بیشتر. و تنها حدود یک ساعت بعد ، سرگئی خوش شانس بود: او یک روتان بسیار بزرگتر از دیگران گرفت - 10-12 سانتی متر. طی دو ساعت بیش از صد ماهی صید کردیم. اگرچه ، باید اعتراف کنم ، این بیشتر چیزهای جالبی بود ، اما هنوز هم خوب: نوک پا عالی بود.

توصیه شده: