فهرست مطالب:

برای دو قاشق
برای دو قاشق

تصویری: برای دو قاشق

تصویری: برای دو قاشق
تصویری: بادمجون هاتو فقط با دو قاشق روغن سرخ کن 2024, ممکن است
Anonim

قصه های ماهیگیری

چه ماهیگیر وقتی می بیند ماهی روی آب بازی می کند یا شکار می کند ، ضربان قلب ندارد. بلافاصله می خواهم قلاب را با طعمه ای به آنجا پرتاب کنم ، به امید یک شانس سریع … چیزی مشابه برای من در خلیج فنلاند ، در یک کانال طولانی در نزدیکی روستای Pikhtovoe ، برای من اتفاق افتاد. در حالی که قایق به آرامی از میان آب کم عمق حرکت می کرد ، هر از چند گاهی صدای پاشش پرتاب های پایک از چپ و راست شنیده می شد.

پایک
پایک

تعداد آنها آنقدر زیاد بود که به نظر می رسید آب اطراف به معنای واقعی کلمه با این شکارچیان دندانی پر شده است. حتی دیدم باله های زردشان چندین بار چشمک می زند. یکی بی اختیار فکر کرد: قاشق را به جایی که شکار کرده اند بیندازید ، و یکی پس از دیگری بکشید! اما این بدشانسی است: دور تا دور صعب العبور ، بدون یک "پتو" چمن لومن. به نظر می رسد مانند ضرب المثل معروف: "آرنج نزدیک است ، اما شما گاز نخواهید گرفت." بنابراین به آرامی در امتداد کانال حرکت کردم ، به این امید که بتوانم حداقل آینه های کوچک آب شفاف را پیدا کنم ، جایی که بتوانم یک قاشق یا تکان دهنده پرتاب کنم. افسوس ، من چنین مکانهایی را پیدا نکردم.

این کار ادامه داشت تا جایی که دیواره دیگری از نی ها را گرد کردم ، در یک قایق بادی یک ماهیگیر میانسال را دیدم که در میان فرش مداوم گیاهان آبزی نشسته است. او در حالی که ایستاده بود ، روی یک میله چرخان گرفت. با تعجب نگاهش کردم. حتی بسیار جالب است: چگونه او موفق می شود یک قاشق به این توری که از ساقه های به هم پیوسته گیاهان آبزی بدون قلاب ساخته شده اند ، بیندازد؟

واضح است که به سختی باید به خاطر علاقه به آن نزدیک شد ، زیرا اکثریت قریب به اتفاق ماهیگیران نسبت به چنین اقداماتی بسیار منفی هستند. با این حال ، من همچنین می خواستم ماهیگیری غیر معمول او را ببینم. بنابراین ، اگرچه با سختی بسیار ، قایق را از طریق "جنگل" سبز هدایت کردم و در همان نزدیکی ، مایل از زاویه دار مستقر شدم تا چرخش و دستکاری با او دیده شود.

در حالی که من در حال تسویه حساب بودم ، در همین حال ماهیگیر حداقل یک کیلوگرم پیکه صید کرد. من از نزدیک دنبالش می کنم او ، نگاهی به ساقه های گیاهانی که از آب خارج شده اند ، قاشق را به درون ضخیم آن انداخت و بلافاصله شروع به ارسال کرد. یک بار ، دوم ، سوم ، چهارم …

فقط بعد از ساعت هشت بلافاصله قاشق را از آب بیرون آورد ، آن را در دستانش گرفت ، برای مدت كوتاهی نگه داشت و دوباره انداخت. علاوه بر این ، دقیقاً در همان جایی که او فقط آن را بیرون کشید. به محض اینکه او آب را لمس کرد ، لقمه ای به دنبالش آمد و پس از یک مبارزه کوتاه ، یک پیک دیگر خود را در تور ماهیگیر یافت. با برداشتن ماهی ، او بلافاصله قاشق را برای جام بعدی ریخت ، اما برای مدتی (البته نه برای مدت طولانی) بر روی آن جوشید ، و پس از آن دوباره به داخل چمنزار پرواز کرد.

این عمل تکرار شد … فقط این بار پایک گرفتار شد ، احتمالاً فقط پس از پانزده بازیگر. آنچه به ویژه در این ماهیگیری تعجب آور بود - چرا قاشق ، در گیاهان آب بسیار غلیظ ، به آنها گیر نمی کند. به هر حال قلاب قلاب های قاشق در چنین شرایطی آفت ثابت و اجتناب ناپذیر همه چرخان ها است.

و برای این ماهیگیر همه چیز روان پیش رفت. چرا؟ من در حدس ها گم شدم ، اما خوش شانس بودم … پس از چهل دقیقه ماهیگیر ماهیگیری را تمام کرد ، یک میله چرخان را در قایق قرار داد ، یک قفس با پیک از آب بیرون آورد و ، به آرامی آن را از گیاهان متراکم بیرون زد ، بیرون آمد در آب زلال نه چندان دور از من.

وقتی او قایق را چرخاند ، آن را به سمت مخالف من هدایت کرد ، من نتوانستم مقاومت کنم و پرسیدم:

- به خاطر علاقه ، به من بگو ، چرا در توده چمنزار صعب العبور ، جایی که یک ماهیگیر معمولی قادر به پرتاب هیچ تکل نیست ، ماهیگیری کردی؟

مطمئن بودم که او او را با ناراحتی اخراج خواهد کرد یا فقط چیزی غیر قابل فهم را در پاسخ غر می زند. اما او ، با کمال تعجب ، پاروها را پایین آورد ، قاشق ها را در دست گرفت و توضیح داد:

- من دو چرخنده کاملا یکسان دارم. اما یکی از آنها بدون سه راهی است. در اینجا من آن را به چمن می اندازم. واضح است که بدون قلاب به چمن نمی چسبد. و وقتی می روم ، او را از نزدیک دنبال می کنم. به محض اینکه متوجه حمله پایک شدم ، بلافاصله قاشق را از آب بیرون آورده و بلافاصله به جای این یکی دیگر را قلاب می کنم ، اما با یک سه راهی. طبیعتاً ، پیک با دیدن طعمه ای که دوباره فرار می کند ، بلافاصله آن را می گیرد.

در آن ما جدا شد. وقتی از او مراقبت می کردم ، فکر کردم که زبردستی ماهیگیران واقعی حد و مرزی ندارد. به هر حال ، آنها موفق می شوند در جایی موفق شوند که ماهیگیران دیگر فکرش را نکنند.

توصیه شده: