فهرست مطالب:

ماهیگیری
ماهیگیری

تصویری: ماهیگیری

تصویری: ماهیگیری
تصویری: ROBOTIC FISHING LURE! **Does the Animated Lure really catch fish?** 2024, ممکن است
Anonim

قصه های ماهیگیری

در یک روز گرم و آفتابی پاییزی ، من با میله های ماهیگیری در ساحل یک دریاچه کوچک جنگلی نشسته بودم. ماهی ها به اطراف پاشیدند ، اما به دلایلی آنها بسیار پرطرفدار بودند ، و به همین دلیل بدجوری نوک می زدند. هر از گاهی متوجه می شدم که مقدار زیادی بچه ماهی و ماهی بزرگتر در اطراف قلاب ها با طعمه می چرخند.

وقتی از خیره شدن شناورهای بی حرکت خسته شدم ، شروع به گشتن در اطراف کردم ، به این امید که چیز جالبی را ببینم … یک تف شن به سمت راست من کشیده شد ، دیواری از بوته های بید به سمت چپ من شروع شد. در ابتدا به نظر نمی رسید که مورد جالبی را مشاهده کنم. با این حال ، هنگامی که یک بار دیگر به نزدیکترین محیط اطراف نگاه کردم ، به نظرم رسید که حرکتی دست نیافتنی در بوته بید شدید که در بالای سطح آب آویزان شده ، رخ داده است. و نه تنها حرکت ، بلکه این تصور ایجاد شد که کسی سطح آب را کمی لمس کرده است.

قبلا، پیش از این
قبلا، پیش از این

با شیفتگی ، نزدیکتر را نگاه کردم ، اما هرگز چیزی مشخص ندیدم. و با این حال این بوته من را علاقه مند کرد. با احتیاط نزدیکتر به او نزدیک شدم و شروع به بررسی شاخه به شاخه کردم. و دوباره چیزی پیدا نکردم ، اما کنجکاوی بهتر شد ، تصمیم گرفتم بوش را تماشا کنم. ده دقیقه بعد ، وقتی می خواستم بروم ، سایه ای روی یکی از شاخه های نزدیک آب چشمک زد.

شاید تازه تصور می کردم ، تصمیم گرفتم. و اگر نه؟ برای فهمیدن ، تقریباً به لبه آب خزیدم و اکنون بخشی از بوش که به من علاقه دارد کاملاً مشهود بود. یک بررسی دقیق جدید باز هم هیچ نتیجه ای نداد. و فقط وقتی شروع به جستجوی شاخه به شاخه ، از برگ به برگ دیگر کرد ، دید که یک مار کوچک در پایین ترین شاخه نشسته است.

او بی حرکت نشست و چنان با شاخه های اطراف ادغام شد که متوجه شدن او بسیار دشوار بود. خلاصه اینکه لباس مبدل بسیار عالی است. اما چرا به آنجا رسید؟ پاسخ چند دقیقه بعد ، هنگامی که مار حمله رعد و برق کرد ، به آرامی سر آب را لمس کرد. و مشخص شد که من و خزنده "همکار" هستیم ، زیرا او همچنین به … ماهیگیری مشغول بود! بله ، دقیقاً همینطور بود ، مار به وضوح در حال شکار یک ماهی کوچک بود ، مدارسی که در زیر بوته ها می چرخیدند ، ظاهرا امیدوار بودند که خود را با حیواناتی که در آب می افتند درمان کنند.

اما به نظر می رسد این بار ماهیگیر از دست رفته است. با علاقه شروع به انتظار برای ادامه چنین ماهیگیری اصلی کردم. من باید صبور باشم ، چون پانزده دقیقه خودم را نشان ندادم. او احتمالاً لحظه مناسب را برای تلاش برای صید ماهی تماشا کرده است. می توان فرض کرد که چنین لحظه ای وجود نداشته است. بالاخره مار تصمیم گرفت …

به آرامی ، خیلی آرام ، به انتهای شاخه سر خورد و تقریباً به آب لمس کرد ، یخ زد. پس از چند ثانیه انتظار ، با سرعت تند و سریع سر خود را در آب فرو برد. با این حال ، وی یا این واقعیت را که آب خطوط اشیا را تحریف می کند در نظر نگرفت ، یا خورشید مانع او شد ، اما حمله ناکام ماند. ماهی که به رنگ نقره ای چشمک می زند ، مانند نخود فرنگی در اطراف آن پخش می شود.

فکر کردم این پایان ماهیگیری برای خزندگان است. اما نه ، او دوباره در سطح آب یخ زد و منتظر لحظه مناسب بعدی برای حمله بود. چنین لحظه ای می تواند به زودی خودش را نشان دهد ، زیرا به وضوح برای حمله آماده شده بود. و دوباره بدشانس بود … ناگهان نسیمی از ساحل وزید و موج های موج از آب عبور کردند. واضح است که در این شرایط به سختی می توان چیزی را در آب دید. بنابراین ، ماهیگیر دوباره دچار یک شکست شد.

و ما باید به مار ادای احترام کنیم ، او صبر کرد تا باد خاموش شود و موج ها ناپدید شوند. سپس دوباره روی شاخه پایین یخ زد. سرانجام صبرش جایزه گرفت! مار با پرتاب صاعقه ، یک سرخ ریز از آب ربود. مار را در اینجا روی شاخه فرو برد ، مار برای چند دقیقه بی حرکت دراز کشید. سپس ، یا از حتی چنین صید ناچیز راضی بود ، یا به دلایلی دیگر ، در آب لغزید و به ساحل مقابل شنا کرد. برای او به نظر می رسد ماهیگیری تمام شده است.

به زودی من هم از او پیروی کردم. و همچنین با گرفتن بسیار متوسط …

توصیه شده: