مسابقه ذوب
مسابقه ذوب

تصویری: مسابقه ذوب

تصویری: مسابقه ذوب
تصویری: موفقیت تیم های ذوب آهن و سایپا در مسابقات مقدماتی لیگ قهرمانی آسیا 2024, آوریل
Anonim

الكساندر ریكف و بستگانم از Niva در شكرباكف خارج شدیم و از یخ ها به سمت ویسوتسك عبور كردیم. راه ما در خلیج Pikhtovaya بود ، به مکان معمول برای گرفتن بو. باید حدود سه کیلومتر را طی می کردیم. و اگرچه هوا بسیار یخ زده بود و حتی باد سر ، چرخش برف را به صورت چرخ و فلک می زد و به صورت او آسیب می رساند ، ما با انتظار عجیب و غریب اولین صید بوی امسال حرکت کردیم.

kor2
kor2

وقتی به وسط خلیج رسیدیم ، تاریکی نفوذناپذیر شب با حجاب خاکستری طلوع آفتاب جایگزین شد. به زودی یک قطار دیزلی در انتهای دیگر خلیج متوقف شد و یک بهمن ذوب که رسیده بود روی یخ ها ریخته شد. در ابتدا آنها با هم قدم می زدند ، اما خیلی سریع ، بعضی از آنها در اطراف پراکنده می شدند. با این حال ، قسمت عمده ای در مرکز خلیج مستقر شد.

من و رایکوف با دیدن این جمعیت ماهیگیر ، از جرم اصلی متر 200 متر به سمت چپ حرکت کردیم و شروع به سوراخ کاری کردیم. موضوع بحث بود و به زودی همه چاله ها آماده شدند. با این حال ، قبل از این که وقت آن را داشته باشیم که جیک های آنها را پایین بیاوریم ، یک مرد کوچک ضعیف با ژاکت لحافی و چکمه های بلند در حدود ده متری ما متوقف شد. من و ریکوف با گیجی به هم نگاه کردیم: معمولاً ماهیگیران خیلی نزدیک به هم نزدیک نمی شوند.

احتمالاً مرد کوچک ، با درک شرایط ما ، توضیح داد:

- این سوراخ های من است ، که من دیروز بیش از 200 ذوب از آن ها تمرین کردم. امیدوارم امروز با صید غنی باشم. بنابراین متاسفم برای نفوذ.

و ما چاره ای نداشتیم جز اینکه با حضور او کنار بیاییم.

به تدریج ، مردم در منطقه آب خلیج مستقر شدند و در وسط آن یخ ها به معنای واقعی تبدیل به الک شدند. برخی از افراد بویایی که در کنار سوراخ نشسته بودند ، همسایگان خود را کاملاً زیر نظر داشتند ، به طوری که در صورت گاز گرفتن فعال از آن ، به آنها نزدیکتر بپرند …

در ابتدا یک بی ادبی کامل وجود داشت. با این حال ، بعد از حدود نیم ساعت ، گزش ها در فاصله ای از سمت چپ ما شروع شد. آنها خیلی زود به ما نزدیک شدند.

دهقان با ژاکت لحافی نفس کشید و بی حوصله روی جعبه را فشار داد ، گفت: "مربع بالا نیامد ، اکنون گاز گرفته خواهد شد."

و این اتفاق افتاد … اسملت آنقدر فعالانه عمل کرد که اغلب جیغ حتی وقت فرو رفتن در پایین را هم نداشت ، به دنبال لقمه. درست است ، یک ماهی بیش از 7 سانتی متر وجود ندارد. اما آیا این نکته است: اصلی ترین چیز گاز گرفتن است! با این حال ، فعالیت ذوب خیلی زود شروع به کاهش می کند. نیش های مکرر فقط در سمت راست ما ادامه داشت. ظاهراً مسدود شده در آن جهت قرار گرفته است.

برخی از ماهیگیران ، خود من در میان آنها ، به آنجا شتافتند. افسوس که فقط کسانی که بر روی چاله های قدیمی برخورد کردند خوش شانس بودند و بدون تأخیر شروع به ماهیگیری کردند. بیشتر ماهیگیران ، در حالی که سوراخکاری می کردند ، دیررس بودند - این بو به جای دیگری رفت. چندین ماهیگیر سعی کردند با مقابله با حرکت مورد نظر مدرسه ، از این مدرسه پیشی بگیرند. بخش بسیار کمی موفق به یافتن مکانی برای گاز گرفتن فعال شد. اما فقط برای مدت کوتاهی.

چنین تعقیبی از مدرسه با موفقیتهای مختلف چهار ساعت طول کشید ، تا اینکه خود را در خروجی از خلیج یافت. در ادامه ، یک خلیج وسیع آغاز شد و تمام تلاش های ماهیگیران برای یافتن این مدرسه بی نتیجه ماند. این بو از جهتی ناشناخته ناپدید شد …

ماهیگیران با اطمینان از اینکه هیچ چیز دیگری برای آنها نخواهد شکست ، به تدریج از هیجان و ماهیگیری دور می شوند ، شروع به شمارش و انباشت صید می کنند. ما هم این کار را کردیم ریکوف 76 ذوب گرفت ، من 83 ساله بودم.

الكساندر لبخند زد: "هفت ماهی پاداش شما برای دویدن است."

و این احتمالاً درست است: پس از همه ، من 5 مکان را تغییر دادم ، و او فقط 2 مکان.

به زودی یک باد سوراخ کننده از خلیج منفجر شد ، و ریزه های برف از آسمان سقوط کردند ، و بوی آن کشیده شد و متوقف شد. ما هم به خانه رفتیم: خسته ، اما بسیار خوشحال …

توصیه شده: