فهرست مطالب:

هوک ترساندن - پازل قزل آلا
هوک ترساندن - پازل قزل آلا

تصویری: هوک ترساندن - پازل قزل آلا

تصویری: هوک ترساندن - پازل قزل آلا
تصویری: فیله کردن ماهی قزل 2024, آوریل
Anonim

قصه های ماهیگیری

ماهی قزل آلا
ماهی قزل آلا

و اگرچه امیدوار بودم که پس از باران های طولانی که سه روز پیش به پایان رسید ، آب رودخانه نامشخص باشد ، اما امیدهای من توجیه نشد. آب خیلی زلال بود. ماهیگیری برای ماهی قزل آلا در چنین شرایطی کاملاً دشوار است. از آنجا که ماهی کاملاً هر آنچه را که در اطراف اتفاق می افتد می بیند و بلافاصله پنهان می شود و متوجه زاویه دار نزدیک می شود. و اینکه در رودخانه ماهی قزل آلا وجود دارد ، من بیش از یک بار از تجربه خودم متقاعد شده ام. بنابراین ، بدون تردید ، تصمیم گرفتم شانس خود را امتحان کنم - برای صید این ماهی.

به آرامی با یک میله چرخان در امتداد ساحل راه خود را طی می کنم: جایی که از یک شیب بالا می روم ، جایی که از میان چمن های ضخیم می خزم ، جایی که به دوغاب باتلاق باتلاق می کوبم و در هر فرصت یک قاشق می اندازم. و همه فایده ای ندارد: لقمه ندارد. اگرچه ، به نظر می رسد ، من جاذبه ترین مکان ها را انتخاب کردم: زیر چنگال ها ، نزدیک سنگ ها ، زیر شاخه های درختان آویزان روی آب.

تصویر 1
تصویر 1

درست است که یک بار ، ماهی در خروجی از قیف آب ، قاشق را گرفت ، اما به قدری تند بود که وقت بهبودی نداشتم ، زیرا او تکل را به شاخه های یک درخت افتاده کشاند. بدون اینکه بخواهم هر دونده یا ماهی را از دست بدهم ، لباس خود را از تن درآوردم و در آب سرد قرار گرفتم. اما فقط تا حدودی خوش شانس بودم: قاشق را از اسارت آزاد کردم ، اما ماهی با خیال راحت از آنجا دور شد.

با درک اینکه در اینجا مدت طولانی ماهی ها را ترساندم ، مدتی در ساحل قدم زدم ، بدون توقف ، تا اینکه خودم را در مقابل یک بادگیر واقعی دیدم. یا باد شدیدی درختان را از ساحل شیب دار سرنگون می کند ، یا در بهار آب چشمه ریشه ها را می شسته و درختان خود می ریزند ، آنها ساحل را آنقدر شلوغ می کنند که عبور از آنجا به سادگی امکان پذیر نیست.

مجبور شدم خودم را به طبقه بالا بکشم و از این مانع عبور کنم. وقتی در آن طرف سد قرار گرفتم ، یک بشکه کوچک دیدم که عمق تاریک شدن آن به پرتگاهی شسته شد. از آنجا که بوته ای در مقابل من قرار داشت ، مکان بسیار مناسبی برای چرخ دنده ها بود. و ماهیگیری آغاز شد …

تصویر 2
تصویر 2

بازیگران اول "صفحه گردان" هیچ چیزی ندادند. اما وقتی دوباره تلاش کردم و آرام قاشق را از بشکه عبور دادم ، در آب زلال متوجه ماهی شدم که با رعد و برق به سمت آن هجوم می برد. من حتی یخ زدم و منتظر لقمه شدم. با این حال ، به دلایلی دنبال نشد. پس از مدتی انتظار ، شروع به بلند کردن قاشق از آب کردم. با کمال تعجب ، چهارصد گرم ماهی قزل آلا آنرا تا سطح واقعی همراهی کرد. ماهی نزدیک نگه داشته شد ، اما نمی گرفت.

من بازیگران جدیدی ساختم و تاریخ تکرار شد: فقط این بار دو ماهی به یکباره به سمت قاشق هجوم آوردند. و حتی یک نفر او را لمس نکرد. سپس ، به جای یک قاشق ، بیشترین طعمه طعمه خود را - حشرات مصنوعی قرار دادم. ابتدا زنبور اقدام به عمل کرد (شکل 1) ، سپس ملخ (شکل 2) و سرانجام سوسک (شکل 3). متأسفانه ، این نیز کارساز نبود: دو یا حتی سه قزل آلا به سمت آنها هجوم آوردند ، با این حال ، وقتی نزدیک شدند ، ناگهان سرعت آنها به شدت کاهش یافت … و این همه بود. من با وحشت به این حملات عجیب نگاه کردم و فکر کردم چرا ماهی قزل آلا طعمه را نگرفت؟ دلیل این رفتار چیست؟

شکل 3
شکل 3

هنگام ریختن ، با نگاه كردن به طعمه ای كه در آب فرو می رود ، متوجه شدم كه هر وقت به آن نزدیك می شویم ، ماهی ها سعی می كنند در بالا یا پایین آن قرار بگیرند. و بعد از اندکی تأمل ، به ذهنم خطور کرد: "اگر ماهی قزل آلا از قلاب برهنه بترسد ، چه می شود؟" چگونه آن را ببندیم؟ به اطراف نگاه کردم و دیدم که پروانه ها در میان گلهای اطراف پرت می شوند: ماهی سفید و مرغ آبی. بدون تاخیر ، او با احتیاط نزدیک به نزدیکترین آنها خزید و پس از ساختن ، آن را با کلاه خود پوشاند.

پس از آن ، او بالهای اسیر را پاره کرد ، بقیه را بر روی قلاب کاشت تا جایی که نیش را بپوشاند. او با هیجان قابل فهم تکل را به درون بشکه انداخت. به محض اینکه او در آب فرو رفت ، لقمه ای که مدت ها انتظار آن را می کشید دنبال کرد. قلاب کردم و بعد از چند لحظه ماهی قزل آلا در ساحل بال بال زد. پس از آن ، دوم ، سوم ، چهارم. علاوه بر این ، هر ماهی جدید در مکان های مختلف بشکه نوک می زند. ظاهراً هر کدام پارکینگ مخصوص خود را در آنجا داشتند. درست است که گاز گرفتن کمی بعد متوقف شد.

با وجود این ، من بسیار خوشحال شدم: نه تنها موفق به حل معمائی شدم که ماهی قزل آلا در ذهن داشت ، بلکه در نهایت با صید مناسبی نیز به سرانجام رسیدم. و این هر بار اتفاق نمی افتد …

توصیه شده: