فهرست مطالب:
تصویری: خط اول
2024 نویسنده: Sebastian Paterson | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 13:49
قصه های ماهیگیری
در حالی که هنوز دانشجو بودم ، برای تعطیلات تابستان به یک روستای کوچک در جنوب کارلیا آمدم. میل به ماهیگیری من را به این بیابان سوق داد. باید بگویم که ، با وجود دریاچه های فراوان در این منطقه ، دامنه ماهی بسیار کمیاب بود: کپور چلیپایی ، راچ ، سوف و حتی بعضی اوقات پایک.
من به سرعت از این یکنواختی خسته شدم و به توصیه یک ماهیگیر محلی ، به دریاچه ای بدون نام ، در پنج کیلومتری روستای محل اقامت خود ، رفتم. به گفته وی ، "انواع ماهی ها" در این دریاچه یافت می شود.
و خیلی زود صبح ، حتی قبل از طلوع آفتاب ، خودم را در دریاچه دیدم. با انتخاب مکانی مناسب برای ریختن میله ماهیگیری ، به آرامی در امتداد ساحل قدم زدم تا جایی که به یک منطقه باز آمدم. در سمت چپ ، در یک بانک پایین ، چندین خانه دیده می شود. در سمت راست ، پل عابر پیاده حدود سه متر به داخل آب رفت. کمی جلوتر - در کنار انبوه گربه ها و نیزارها ، در عقب استخر خانگی ، یک ماهیگیر نشسته بود - مردی که کاملاً در سن بازنشستگی است. در دست او یک میله کج - یک میله داشت.
من در مسیرهای پیاده روی مستقر شدم ، یک میله بامبو سه تکه مونتاژ کردم ، یک کرم کاشتم و طعمه را به داخل "پنجره" عاری از علف پرتاب کردم. نیش خیلی سریع دنبال شد ، دوباره و دوباره. اما غنائم خوشحال نشدند. افسوس که اینها کاملاً صلیبی های کوچک بودند. البته من آنها را رها کردم.
بعد از مدتی ، چنین ماهیگیری من را خسته کرد و من شروع کردم به تماشای ماهیگیر در قایق. برای مدت طولانی ، به نظر من رسید ، او مدت زیادی بی حرکت نشست. سرانجام ، نیش به دنبال آن وارد شد ، زیرا میله کوهان را خم کرد و پس از یک مبارزه کوتاه ، ماهی های وزین ، با فلس های نقره ای چشمک می زدند ، خود را در قایق یافتند.
چهل دقیقه بعد ، ماهیگیر یک ماهی بزرگ دیگر را صید کرد. او را به داخل قایق انداخت ، کنار پاروها نشست و چند دقیقه بعد در مسیر پیاده روی پهلو گرفت. من اولین نفری بودم که سلام کردم.
او ، به نوبه خود ، خود را معرفی کرد:
- واسیلی کاسیانوویچ.
در حالی که او آب را از قایق با قوطی بیرون آورد ، من صید را بررسی کردم: پنج ماهی سبز تیره با دم های ضخیم و گسترده. این کنجکاوی ها چیست؟ من با دقت بیشتری نگاه کردم ، دیدم چشمان ریز قرمز ، یخ زده اند و نمی توانم مقاومت کنم:
- بله ، این یک خط است!
- آنها بیشترین هستند ، - تأیید واسیلی کاسیانوویچ.
ماهی را که در کیسه ای جمع کرده بود ، ابتدا به من و سپس به میله ماهیگیری من نگاه کرد ، او احتمالاً همه چیز را فهمید و بنابراین گفت:
- بیا بچه ، ناهار گربه را بگیر. سوار قایق شوید و به جای من بروید ، یک چوب وجود دارد ، شما قایق را به آن می بندید. سعی کنید یک خط بگیرید.
وصف ناپذیر توصیف شده ، حتی فراموش کردم که از واسیلی کاسیانوویچ تشکر کنم ، به معنای واقعی کلمه به درون قایق پریدم و با عجله شروع به قایقرانی کردم ، و سعی کردم هر چه زودتر به مکان محبوبش بروم. او که به سختی در آب قابل توجهی بود ، قایق را به آن بست. بدون تردید ، من یک قلاب روی قلاب کاشتم ، طعمه را در امتداد چمنزارها انداختم و با نگرانی انتظار نیش خوردم. زمان می گذشت ، اما همه آنها از بین رفته بودند.
بیهوده طعمه را در مکان های مختلف انداختم ، ماهی پاسخ نداد. فقط نیم ساعت بعد ، شناور سرانجام شروع به هم زدن کرد ، روی آب دراز کشید ، سپس به آرامی به سمت چپ حرکت کرد و بلافاصله منجمد شد. چند دقیقه گذشت - هیچ حرکتی وجود نداشت ، و من تصمیم گرفتم تکل را تنظیم کنم. اما به محض شروع به بالا بردن میله ، خط محکم کشیده شد و میله به یک قوس شیب دار خم شد.
ماهی ناامیدانه مقاومت می کرد و تمام مدت سعی در پایین ماندن داشت. وقتی سرانجام موفق شدم ماهی را به قایق بیاورم ، آماده فریاد زدن از شادی شدم: یک مشت از آب ظاهر شد! خیلی بزرگ نبود - 600-700 گرم. اما چه اهمیتی داشت: این اولین خط من بود. حدود یک ساعت بعد یکی دیگر را گرفتم ، البته بسیار کوچکتر از اولی.
به زودی واسیلی کاسیانوویچ در ساحل ظاهر شد. من خودم را به پیمایش رساندم و صید خود را به او نشان دادم.
با تایید سر تکون داد و با لبخند توضیح داد:
- این مکان توطئه من است ، - و از قبل با شلوغی اضافه شده است: - تنچ ماهی جدی است و نیاز به رویکرد خاصی دارد. بنابراین ، دو یا سه روز قبل از ماهیگیری ، من ماهی را با خمیر پنیر دلمه و آرد بذر کتان تغذیه می کنم. در اینجا خطوط و مناسب است. بنابراین شما در هر زمان می آیید و می گیرید.
من از مهمان نوازی میزبان سو abuse استفاده نکردم ، و بنابراین فقط دو بار دیگر از مکان موردعلاقه او بازدید کردم. سه و چهار تن طعمه من شد. این بود که ناگهان یک رویای کودکی محقق شد.
توصیه شده:
مراقبت از سیب زمینی در نیمه اول فصل رشد
در طول فصل رشد ، مراقبت از کاشت سیب زمینی در حفظ دائمی خاک بدون علف های هرز و در حالت سست است. و همچنین مقابله با آفات آن ، در درجه اول با سوسک سیب زمینی کلرادو و بیماری ها ، ضروری است
باغ های شهر پیتر اول
داستان هایی از گونه های گیاهی جدید برای سن پترزبورگ و روسیهبا مطالعه تاریخچه ظهور باغ ها در سن پترزبورگ ، تسارسکو سلو ، شما به طور غیر ارادی خود را در فعالیت های پیتر اول غریبه می کنید ، که برای بسیاری از ما ناآشنا است ، به عنوان یک سازمان دهنده و خالق ، صاحب غیور اولین باغ ها.وی در هنگام ساخت اولیه شهر ، جنگل ها را با احتیاط حفظ کرد. با ارزش ترین گونه از برگ های پهن برگ ، بلوط ، تقریباً هرگز یافت نشد. و آن درختانی که با آنها ملاقات کردیم به ویژه محافظت شدند. در اولین توصیف
نحوه ساخت یک باغ صخره ای در باغ ، با مشخص کردن طرح لایه اول ، انتخاب و قوانین محل سنگها - 1
نحوه ساخت باغ صخره ای در باغاصطلاح باغ صخره ای از نام کوه های آلپ گرفته شده است - این یک سرسره یا دامنه مصنوعی از آوار ، سنگ و تخته سنگ های بزرگ است که زمین های کوچکی بین آنها قرار دارد. از باغ صخره ای برای رشد گیاهان همیشه سبز استفاده می شود.ساخت باغ صخره ایساخت آن با علامت گذاری سایت آغاز می شود. باغ صخره ای هنگامی که
در انتظار یخ زدگی ، ماهیگیری در یخ اول
آکادمی ماهیگیریاواخر پاییز و آغاز زمستان در سال های اخیر با هوای سرد و شلختگی مشخص می شود. غالباً بارانهای طولانی مدت وجود دارد که غالباً همراه با یخبندان های تند و شبانه است. بنابراین ، یخ هایی که در طول روز تشکیل می شوند یا کاملاً ناپدید می شوند ، یا به یک فیلم نازک و به سختی قابل مشاهده تبدیل می شوند که کمی از
پیک اول
قصه های ماهیگیریمن در دریاچه جنگلی در کارلیا ماهیگیری می کردم. از صخره شیب دار که روی آن نشسته بودم ، تا آب - چهار متر. کم عمق بود ، بنابراین از بالا به وضوح می توانم گله ای از سوخاری بسیار مناسب را ببینم که در میان چمن ها در حال پرت شدن است. من ، البته ، به هیچ وجه از صید همه آنها بیزار نبودم ، اما آنها عجله ای برای قلاب شدن نداشتند.هر از گاهی ، در یک گروه جمع و جور ، اوکوشکا یا به طعمه نزدیک می شد یا از آن دور می شد