فهرست مطالب:

سگ - دستیار ماهیگیری
سگ - دستیار ماهیگیری

تصویری: سگ - دستیار ماهیگیری

تصویری: سگ - دستیار ماهیگیری
تصویری: این ظرف همیشه نظر شما را در مورد فیله مرغ / مرغ تغییر می دهد 2024, ممکن است
Anonim

دوچرخه ماهیگیری

پس از پایان ماهیگیری زمستانی ، ما ، تثلیث ماهیگیران مشتاق: وادیم ، اولگ و من ، که دور هم جمع شده بودیم ، شروع به یادآوری مهمترین وقایع فصل گذشته کردیم. من و اولگ هیچ چیز جالبی نداشتیم. اما تصور می کنم موردی که برای وادیم اتفاق افتاده شایسته توجه ویژه است: این خیلی غیرمعمول است. آنچه او گفت:

در اوایل آوریل ، حتی می توان گفت ، من و پسرم در آخرین یخ دریاچه ناخیموف ماهیگیری می کردیم. کاملاً دیر رسیدیم. یا کسی قبلاً توانسته بود همه ماهی های قبل از ما را صید کند ، یا ما به نوعی او را راضی نکردیم ، یا این یک روز خوش شانس برای ما نبود ، اما مهم نبود: در عرض چند ساعت من نه ماهی گرفتم ، پسرم - دو در این مورد تصمیم گرفتیم ماهیگیری را به پایان برسانیم و برای رفتن به خانه آماده شدیم.

در این زمان پیرمردی با کت نخود دریایی روی دریاچه ظاهر شد. کمی پشت سر او ، یک مخلوط کوچک پشمالو پشت سرش قدم زد. با نزدیک شدن به ما ، سلام کرد و پرسید:

- چطور است؟

من جام های ناچیز خود را نشان دادم.

سرش را تکان داد و فریاد زد:

- دوست من ، بیا پیش من! - و وقتی سگ دوید ، دستور داد: - ببین …

سگ با خوشحالی دم خود را تکان داد و به نزدیکترین سوراخ رفت. سر خود را به یک جهت برگرداند ، سپس در جهت دیگر ، به آن نگاه کرد ، و سپس به سمت دیگر رفت. سپس به یکی دیگر. و هر بار که روش بررسی سوراخ تکرار شد.

سرانجام سگ در دو سوراخ دوردست ما ایستاد و شروع به پارس بلند کرد.

پیرمرد توصیه کرد: "به نظر می رسد در این چاله ها ماهی وجود دارد ، بنابراین در اینجا ماهی بگیرید."

من و پسرم در کمال ناباوری به هم نگاه کردیم ، اما باز هم به توصیه های او عمل کردیم. و نتیجه داد … گاز گرفتن فعال بلافاصله آغاز شد ، و در مدت کوتاهی حداقل چهار ده دم گرفتیم: ردیف ، نشستن ، سوسک. وقتی لقمه به طرز محسوسی ضعیف شد ، به اطراف نگاه کردم و دیدم پیرمرد از سوراخی به سوراخ دیگر سگ را دنبال می کند و از هر کدام چندین ماهی بیرون می آورد.

من پیش او رفتم و از ته قلبم از او برای کمکش تشکر کردم.

- و من چه کار کرده ام؟ - او پرسید ، - این دروزوک است تا تشکر کند ، - او سگ را نوازش کرد و افزود: - ماهیگیران دیگر حتی پول می دهند ، به طوری که فقط دروزوک سوراخ های سرد پیدا می کند. بنابراین او می تواند درآمد کسب کند.

و او گفت که دو سال پیش به توانایی شریک چهار پا خود پی برد تا به نوعی تعیین کند که ماهی در سوراخ وجود دارد یا نه.

- حالا من همیشه با صید هستم ، - پیرمرد را تمام کرد.

و با آرزوی موفقیت برای یکدیگر ، از هم جدا شدیم. انگار که خداحافظی می کند ، دروزوک به اطراف نگاه کرد ، دم خود را تکان داد و به دنبال صاحبش دوید."

توصیه شده: