چگونه در 40 سالگی باغبان شدم
چگونه در 40 سالگی باغبان شدم

تصویری: چگونه در 40 سالگی باغبان شدم

تصویری: چگونه در 40 سالگی باغبان شدم
تصویری: ویدئویی شوکه کننده از آزاده نامداری که به تمام فرضیه ها مهر باطل زد 2024, ممکن است
Anonim
خانه روستایی
خانه روستایی

یک قطعه شش هکتاری و یک خانه ناتمام در باغ "دانوب" در منطقه Vsevolozhsk توسط خانواده ما در سال 2003 به دست آمد تا محصول رکورد سیب زمینی و کلم رشد نکند.

به نظر من ، هدف من به طور کلی کاملاً متفاوت بود - تضعیف توجه نیمه دیگرم به سرگرمی دیرینه ام ، اما بعداً درباره آن بیشتر. همچنین مهم بود که او را با چیز جالبی مشغول کنیم: و از آنجا که او اهل حومه بود و به من اطمینان داد که تمایل زیادی برای حفاری در زمین وجود دارد ، همه چیز در اینجا به طور معجزه آسایی همگرا شد.

و من یک سرگرمی دارم که تقریباً تمام وقت آزادم را در روزهای گرم می گیرد. این دوستان ، ماهیگیری هستند. صادقانه بگویم ، ماهیگیری زمستانی مرا وسوسه نمی کند ، اما به محض گرم شدن آفتاب بهاری ، من را از کودکی به طور غیرقابل مقاومت به دریاچه های دوست داشتنی Lembolovskie می کشاند.

راهنمای باغبان

نهالستان های گیاهان فروشگاه کالاهای کلبه تابستانی استودیوهای طراحی منظر

بنابراین ، وقتی برای اولین بار در سن 40 سالگی بیل به دستم گرفتم ، فوق العاده غمگین و غمگین شدم. فقط یک چیز الهام بخش و پشتیبانی شده بود: این امکان وجود داشت که یک بار دیگر از سرزنش های سفرهای ماهیگیری ، صیدهای من ، و سخنان عموماً ناپسند درباره کل "برادری" ماهیگیری جلوگیری کنیم.

همسرم لیدیا خودش ، پس از به دست آوردن یك كلبه تابستانی ، تقریباً تمام وقت آزاد خود را به خرید بذر و سپس به پرورش نهال ، به طور عمده نهال گل اختصاص داد. و باید بگویم که او با روحیه به این موضوع نزدیک شد و بنابراین نتایج دیری نپایید که منتظر بمانند. بهترین مکان در سایت ما تخت گل ها است.

با آزمون و خطا ، ما در تلاشیم تا ملکه گلها - یک گل سرخ - را به باغ خود جذب کنیم و من از زینیا ، یک گل زیبا و مغرور خوشم آمد ، من نوعی استحکام را در آن می بینم ، در زندگی بسیار لازم و قابل قدردانی.

گلهای زیادی وجود داشت ، اما به طور واضح در تمام این پادشاهی گل ها نوعی ناقص بودن یافت می شد. بنابراین ، بدون اینکه دو بار فکر کنم ، شروع به ورق زدن در صفحات مجله "فلورا پرایس" (Price Flora) کردم که همسرم در حال خرید آن بود و اکنون بدون اینکه به روشی جدید فکر کنم ، به هرچه قبلا خوانده بودم نگاه کردم.

تابلو اعلان

بچه گربه های فروشی توله سگ های فروشی اسب

خانه روستایی
خانه روستایی

اولین گام های من در دنیای طراحی باغ چیدمان تخت گل ها با آجرهای باقیمانده از ساخت بود ، سپس از بقایای تخته سنگ و سنگ ریزه استفاده شد. با یافتن تخته هایی از جعبه های داخل سوله ، که توسط صاحب قبلی ذخیره شده بود ، تصمیم گرفتم بزرگترین گلدان را با حصار تزئین کنم ، اما میل به این کار کافی نبود.

من ابزاری برای نجاری خریدم. وی با استفاده از نبوغ مهندسی خود ، جایگاه را از چرخ خیاطی قدیمی به دستگاهی برای پاره کردن تخته ها تبدیل کرد. او هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت و به همین دلیل برای هر عمل زمان زیادی لازم بود ، اما به تدریج او "دستش را گرفت" و کارها سریعتر پیش رفت.

نتیجه کار من مشبکی بود که کلماتیس بر روی آن احساس راحتی می کرد و حصاری برای باغ جلویی بود که تعجب های دیگران را تأیید می کند. همسایه ها بالا می آیند و در حالی که آستین را بغل می کنند ، اعلام می کنند: "مال من نیز همین را می خواهد" ، سپس آنها به آفرینش من اشاره می کنند و از من می خواهند که تمام پیچیدگی های کار را برای شما بازگو کنم.

من آنچه را انجام داده ام نشان می دهم ، با کمال میل تجربه خود را به اشتراک می گذارم. و مهمتر از همه ، بچه ها ، این هنر منظره من را از هم جدا کرد ، مرا قلقلک داد. اکنون برنامه های زیادی وجود دارد: ترتیب استخر ، تخمگذار اسلب سنگ فرش ، اما من ماهیگیری را نیز رها نمی کنم ، اما اکنون اوقات فراغت خود را به طور مساوی با سرگرمی جدیدم تقسیم می کنم.

توصیه شده: