فهرست مطالب:
تصویری: دریاچه ای با نیرنگ. پایک روی میله ماهیگیری
2024 نویسنده: Sebastian Paterson | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 13:49
قصه های ماهیگیری
در یک روز کسل کننده ماه نوامبر ، با میله های ماهیگیری در ساحل یک دریاچه کوچک نشسته بودم و با نگاه کردن به شناورهای بی حرکت ، به این فکر می کردم که چگونه زندگی ساکنان آن با شروع هوای سرد به طرز چشمگیری تغییر کرده است. در تابستان ، در نزدیکی چمن های موجود در آب کم عمق ، گله های زیادی از بچه های بچه حلقه می زدند ، که هر از چند گاهی توسط شکارچیان تعقیب می شدند. مخصوصاً نشسته ها. حالا نه یکی بود و نه دیگری.
بله ، و آب شفاف آبی نه با گرمای تابستان ، بلکه با نفوذ سرما به دست آمد. گیاهان آبزی پژمرده ، که توسط باد شیطانی پاییزی از بین رفته اند ، روحیه تاریک را بیشتر تشدید می کنند. و دلایل دلسردی وجود داشت! برای نیم روز - حتی یک لقمه. اما در بهار و تابستان ، perches ، rudd ، roaches ، گیاهان زیرین بسیار عالی در اینجا بود. همه آنها کجا هستند؟ کجا بودی؟
نزدیک به ظهر ، با شنیدن صدای خش خش سنگریزه هایی که از دامنه تپه در حال خرد شدن بود ، به اطراف نگاه کردم و دیدم یک پسر بلند قامت با کت لحافی و چکمه های پارچه ای پوشیده است. در ابتدا ماهیگیر به نظر من کاملاً غریبه بود ، اما وقتی نزدیک شد ، من او را به عنوان یک بولدوزر ویکتور از یک معدن سنگی همسایه شناختم.
پس از سلام و احوالپرسی ، به نظرم رسید که او ابتدا با لبخند به من ، سپس به میله های ماهیگیری نگاه کرد و نتیجه گرفت:
- به نظر می رسد نیش صفر و ماهی صفر است. مگه نه؟
سرمو تکون دادم و انگار که بهانه می آوردم ، گفتم:
- نوامبر خارج از فصل است ، اینجا چه نیش می زند …
رابط من دوباره با لبخند به من نگاه کرد و گویی مخالف بود ، توضیح داد:
- البته امروز هوا برای ماهیگیری نه این است و نه آن. با این حال ، به محض ذوب شدن ، و پس از آن یخبندان جایگزین می شود ، قطعاً گزش ایجاد می شود. و سپس می توانید به ماهیگیری بروید. خواستن؟
- اما چگونه می توانم در مورد آن بدانم؟
- تماس میگیرم. - شماره من را روی تلفن همراه خود ثابت کرد و در آستانه رفتن ، اضافه کرد: - حتماً طعمه زنده را ذخیره کنید.
- اما از کجا می توانم آنها را تهیه کنم ، اگر خودتان ببینید ، اصلاً گاز نمی گیرد.
- با مش خوب به معدن ما بیایید ، صلیبی ها را تغذیه کنید و حداقل یک سطل جمع کنید.
… من همین کار را کردم. ماهی زنده کپور را در یک وان بزرگ چوبی کاشتم و منتظر تماس ویکتور شدم. دو روز بعد زنگ زد. و صبح زود ، وقتی شب هنوز در بوته های ساحلی پنهان شده بود ، او را در دریاچه ملاقات کردیم. پس از بررسی طعمه زنده ، همراه من با تأیید سر تکان داد و ما در امتداد لبه آب حرکت کردیم. ویکتور به آرامی در امتداد ساحل قدم زد و سطح آب را با دقت بررسی کرد. در همان زمان ، در بعضی جاها معطل شد ، در حالی که بعضی دیگر خیلی سریع آنجا را ترک کردند.
من ، در حالی که چیزی را نفهمیدم ، کشیدم و پس از چندین توقف تحمل نکردم و پرسیدم:
- ویکتور ، اینقدر از نزدیک دنبال چی می گردی؟
- واقعیت این است که این دریاچه ای است با حیله گری ، - توضیح داد ، - سوراخ هایی در آن وجود دارد که در حال حاضر ماهی نگهداری می شود. این دقیقاً جایی است که مه در بالای آب قرار دارد. و هرچه بخار ضخیمتر بچرخد ، نشیمن های بیشتری در این مکان جمع می شوند.
و او گفت که در یخبندانهای پاییز ، با احساس افت شدید دما ، یک چیز کوچک برای زمستان گذرانی به داخل چاله ها می غلتد. و بعد از ظاهر شدن پیک و سوسک او. در اینجا ما باید آنها را پیدا کنیم.
چندین حفره را پشت سر گذاشتیم تا اینكه ویكتور در نزدیكی استخر كوچكی متوقف شد ، كه در بالای آن مه مایل به زرد مایل به آبی چرخیده است.
وی در حالی که میله های ماهیگیری را باز کرد ، نتیجه گرفت: "شاید این همان چیزی است که ما به آن نیاز داریم."
او تصمیم گرفت که همزمان با سه میله ماهیگیری کند. من خودم را به یکی محدود کردم. صادقانه بگویم ، من کمی به موفقیت در ماهیگیری ایمان داشتم. و در ابتدا معلوم شد که چنین است … صلیبیون که بیهوده در آب زنده می شدند ، شناورها را به عقب و جلو می کشیدند ، هیچ لقمه ای وجود نداشت. اما به محض اینکه لبه خورشید از پشت دیواره دندانه دار جنگل ظاهر شد ، میله ماهیگیری میانی ویکتور به شدت چرخید و شناور بلافاصله در زیر آب ناپدید شد. ماهیگیر قلاب کیلویی را قلاب کرد و بیرون آورد. به زودی او یک پیک دیگر را گرفت - کوچکتر.
بلافاصله لقمه گرفتم. با گرفتن میله ، مقاومت شدیدی احساس کردم و پس از یک مبارزه کوتاه یک نیم کوره در دستانم را گرفته بودم. با طلوع خورشید ، شدت گاز گرفتن نیز افزایش یافت. ویکتور وقت نداشت ماهی را از قلاب یک میله خارج کند ، به دنبال آن نیش از طرف دیگر. او مجبور بود فقط یک میله بگیرد. گزش فعال ، حتی می توانم بگویم ، گزش چهل دقیقه طول کشید. اما به محض اینکه خورشید بالاتر رفت ، و هوا به خوبی گرم شد ، نیش ، انگار به دستور ، متوقف شد. برای نیم ساعت آینده ، یک لقمه هم نداشتیم.
- آنها روح را از بین بردند - و خوب … - نتیجه گیری ویکتور ، قرار دادن ماهی در کیسه.
فکر کردم: "خیلی زیاد برای ماه نوامبر - خارج از فصل" ، در حالی که مسیر را دنبال می کردم همراهم. - به نظر می رسد که خارج از فصل فقط برای کسانی است که کمی می دانند ، و حتی کمتر - می توانند."
خودشه …
توصیه شده:
ماهیگیری روی یخ آخر. انتخاب صحیح وسایل ماهیگیری
آکادمی ماهیگیری… پایان ماه مارس ، ابتدای آوریل. زمانی که ماهیگیری زمستانی به زودی به پایان می رسد و ماهیگیری تابستانی هنوز در پیش است. دمای محیط اغلب بالای 10 درجه سانتیگراد است. بنابراین روی جعبه بنشینید ، چوب ماهیگیری خود را زیر نظر داشته با
ماهیگیری در یخ در ماه مارس. طراحی میله ماهیگیری پایین
آکادمی ماهیگیریهمه چیز جریان دارد ، همه چیز در زندگی ما تغییر می کند. و مهمتر از همه ، این را می توان به ذات ما نسبت داد. بشریت چهار فصل برای آن اختصاص داده است و خود کاملاً مشروط است. در حقیقت ، با چرخش زمین طرف دیگر زمین به خورشید ، طبیعت به خواب زمستانی می رود و به نظر می رسد این مدت طولانی است. اما ناگهان ، پس از مدتی ،
این زمان بی انتها است. پایک روی میله ماهیگیری
من از یک قایق در دریاچه ای کوچک در کارلیا ماهیگیری می کردم. هوا صریحاً برای ماهیگیری چندان مناسب نبود … یک روز گرم تابستان ، آرامش کامل … به نظر می رسید که حالت آلودگی همه چیز را در یک حجاب متراکم و چسبناک می پوشاند. اصلا لقمه ای نبود اما من سرمو تکون دادم. "ممکن است کمی طعمه ماهی پرتاب کنید؟" با تنبلی فکر کردم. اما از طرف دیگر ، آیا ضروری است که این صرفاً مبانی زمینی را هدر دهیم؟ و با این وجود ، با غلبه بر خواب آلودگی ، دو مشت غذا برای ساکنان آبزیان به داخل آب انداخت. و معلوم شد ک
مار روی میله ماهیگیری
این اولین بار نیست که از این دریاچه بازدید می کنیم ، اما حتی هرگز چیزی در مورد نوک زدن مار به کرم یا چیز دیگری نشنیده ایم. همینطور باشد ، ما به دنبال ویکتور سمنوویچ عجله کردیم. هنگامی که او ما را به محلی که انتهای میله در زمین گیر کرده بود هدایت کرد ، دیدیم که انتهای دیگر آن در یک قوس شیب دار خم شده است ، تقریباً آب را لمس می کند
دریاچه پایک
هنگامی که ، در یکی از سفرها به کارلیان استخر ، شریک ماهیگیری من وادیم ، یک ماهیگیر قدیمی که یک ماهیگیر قدیمی بود ، پیشنهاد ماهیگیری برای پیک در دریاچه Shchuchye را داد ، وادیم با آرامش این پیشنهاد را داد. این به هیچ وجه او را دوست نداشت: پس از همه ، شما می توانید تقریباً در هر قسمت از آب پیک بگیرید. با این حال ، وقتی تایمر قدیمی توضیح داد که فقط پیک ها در دریاچه Shchuchye یافت می شوند ، وادیم شیفته این موضوع شد و او موافقت کرد. در همان زمان او مرا آواز خواند