فهرست مطالب:
تصویری: دریاچه پایک
2024 نویسنده: Sebastian Paterson | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 13:49
قصه های ماهیگیری
هنگامی که ، در یکی از سفرها به کارلیان استخر ، شریک ماهیگیری من وادیم ، یک ماهیگیر قدیمی که یک ماهیگیر قدیمی بود ، پیشنهاد ماهیگیری برای پیک در دریاچه Shchuchye را داد ، وادیم با آرامش این پیشنهاد را داد. این به هیچ وجه او را علاقه مند نمی کند: پس از همه ، شما می توانید تقریبا در هر بدن آب پیک بگیرید. با این حال ، هنگامی که تایمر قدیمی توضیح داد که فقط پیک ها در دریاچه Shchuchye یافت می شوند ، وادیم شیفته این موضوع شد ، و او موافقت کرد. در همان زمان او مرا آواز خواند.
وقتی من و وادیم ، که پوشیده از یخبندان بود ، به خانه ماهیگیر فدوتیچ ، کهن سال ، آمدیم ، او به وضوح در "وضعیت غیر کار" بود. ظاهراً ، روز قبل او یک وعده غذایی خوب بخورد و حالا روی اجاق گاز آرام بخوابد.
با دیدن تلاش های بی فایده ما برای تحریک او ، پسری حدوداً دوازده ساله ، که معلوم شد نوه فدوتیچ است ، ما را متوقف کرد:
- بگذار پدربزرگ بخوابد. من می دانم که شما می خواهید در دریاچه Pike ماهیگیری برای پیکه کنید و سعی خواهید کرد به شما کمک کنم.
من و وادیم نگاه هایمان را رد و بدل کردیم و با بدبینی پنهان به او نگاه کردیم. اما بی اعتمادی آشکار ما پسر را حداقل اذیت نکرد.
- اول از همه ، ما باید طعمه زنده بگیریم ، - توضیح داد و با پوشیدن چکمه های لاستیکی و کت یک سرباز ، اضافه کرد: - و ما فقط به طعمه زنده نیستیم ، بلکه به پیک نیز احتیاج داریم.
من و وادیم دوباره با گیجی به هم نگاه کردیم: این چه نوع کنجکاوی است - طعمه زنده پیکه؟ پس از همه ، به خوبی شناخته شده است که یک پایک می تواند هر طعمه زنده را به خود اختصاص دهد.
- فقط پیک ها در دریاچه Shchuchye یافت می شوند ، زیرا آنها بقیه ماهی ها را خورده اند ، - پسر توضیح داد ، - بنابراین حتی اگر طعمه زنده بگیریم ، می توانیم فقط پیک های کوچک را بگیریم. و حتی در آن صورت نیز بعید است. امروزه عمدتاً پیک های بزرگی هستند که شکار می کنند ، اما آنها چیزهای کوچک را تعقیب نمی کنند. برای آنها مناسب ترین طعمه فقط پیک است.
- اما از کجا می توانم آنها را تهیه کنم؟ - بدون گفتن یک کلمه ، ما فریاد زدیم.
- نگران نباشید ، پدربزرگ از قبل طعمه را برای شما آماده کرده است ، بنابراین ماهیگیری انجام می شود. ما برای یک پیک ماهی خواهیم گرفت.
او کیسه ای را با دست انداز روی شانه خود انداخت ، سطلی را در دست گرفت که چندین چشمان قایق در آن شنا می کردند ، و ما به دریاچه Shchuchye رفتیم.
در مخزن ، راهنمای جوان ما به اطراف نگاه كرد و توصیه كرد كه در امتداد ساحل شیب دار ، بیست متر از لبه آب ، حفره هایی ایجاد كند. در آنها ما سه ماشین پیک را پایین آوردیم.
این تخته از نوع تیرآهن بود و شامل یک قطعه شلنگ لاستیکی به طول حدود پانزده سانتی متر بود که در اطراف آن ده متر از یک بند ناف ضخیم پیچیده شده بود ، یک انتهای آن بر روی یک سه پایه چوبی ثابت شده بود ، و دیگری دیگر در بند پایین شلنگ را برش دهید. یک زنبور عسل خوار می شود روی سه راهی.
انتظار عذاب آور آغاز شد. حدود نیم ساعت هیچ لقمه ای وجود نداشت. سرانجام ، وادیم خوش شانس شد. یک تکه شیلنگ متلاشی شد ، بند ناف از آن لغزید و به سرعت شروع به باز شدن کرد. وادیم به شدت قلاب شد و پس از یک مبارزه کوتاه یک پیک حداقل دو کیلویی بیرون آورد.
و دوباره هیچ لقمه ای برای حدود یک ساعت وجود نداشت. فقط نزدیک به ظهر ، وقتی که باد شدیدی می وزید ، نیش می خورد و دوباره از وادیم. این بار او کمی کمتر از اولی یک پیک روی یخ انداخت. و دوباره لول. در شرف اتمام سفر ماهیگیری بودم که راهنمای ما لقمه ای به جان خرید.
در ابتدا این فقط یک کشش قوی بود. ماهیگیر جوان چند ثانیه صبر کرد و سپس قلاب کرد. ظاهراً ماهی صید شده به دور خود می چرخد. این کار حدود یک دقیقه ادامه داشت. سپس بند ناف تکان خورد تا سه پایه شکسته شود و اگر وادیم به موقع آن را نمی گرفت ، پسر احتمالاً بند را در دستان خود نگه نمی داشت.
خط کشیده شده مانند یک رشته زنگ می خورد ، اما هنوز ماهی را در خود نگه می داشت. آهسته ، خیلی آهسته ، وادیم شروع به کشیدن ماهی به سوراخ کرد. وقتی خیلی کم بود که انتخاب شود ، بازی متوقف شد. وادیم در تلاش برای یافتن موضوع چه بود ، روی یخ دراز کشید و به آب نگاه کرد. و وقتی جایزه روی قلاب را بررسی کرد ، حتی از سوراخ عقب رفت:
- خوب ، هیولا … - فقط گفت.
اما به محض اینکه او دوباره شروع به حلقه زدن کرد ، بند ناف دوباره پاره شد و بلافاصله افتاد. این فقط یک معنی داشت: ماهی از بین رفته بود. با این حال ، هنگامی که وادیم تکل را به سوراخ کشید ، ما از دیدن یک پیکه روی قلاب که به وضوح بیش از سه کیلوگرم بود ، متعجب شدیم. و ما حتی بیشتر تعجب کردیم وقتی او خود را روی یخ دید. فقط زخم های وحشتناکی روی تنه او وجود داشت. تصور اینکه یک پیک عظیم چقدر چنین جام سنگینی را به دست آورد کار سختی نیست.
من ابعادی پایک را که وادیم نامگذاری کردم نمی دهم (بعد از همه ، او آن را در سوراخ دید) ، اما آن را به خوانندگان واگذار می کنم. این پیک های غول پیکر موجود در دریاچه Shchuchye است که نام آن را توجیه می کند …
الکساندر نوسوف
توصیه شده:
Dodgy Pike - ماهیگیری پایک
روزی که من و وادیم ، همراه همیشگی ماهیگیری ام ، به لادوگا رفتیم ، آفتابی بود ، اما سرد و بسیار باد. وقتی از یخ باز بیرون آمدیم ، بلافاصله احساس کردیم که چقدر در حال بیرون آمدن است. و اگرچه ما قصد داشتیم به طور انحصاری با جیگ و اسپینر ماهیگیری کنیم ، وادیم ناگهان نظر خود را تغییر داد و گفت:- من نمی خواهم یخ بزنم ، ب
سوپ پایک برای خوراک خوارها. Burbot با پر کردن
قصه های ماهیگیریبا یک شرکت هفت نفره در خلیج فنلاند ، نزدیک ویسوتسکی ، ماهیگیری کردیم. در اواخر عصر ، در حالی که دو نفر از همرزمان ما در حال راه اندازی خطوط بودند که توسط صلیبی های کوچک طعمه دار شده بودند ، من و اولگ شروع به ماهیگیری با میله های سوپ ماهی کردیم. بعد از گرمای طاقت فرسای روز ، نوک چشم بد بود. ما بیش از یک ساعت نشستیم و فقط دوازده طاغوت و روچ و یک بوربوت کوچک را گرفتیم. باید صادقانه بگویم - به هیچ وجه زیاد. در حالی که بزرگتر از ما ، نیکولای و
ماهیگیری برای پایک با طعمه زنده در قفس
قصه های ماهیگیریبا تلاش عمدی ، خودم را از یک تخت گرم بیرون می کشم - و به خیابان می دوم. سوزن های طلایی روشن و نور خورشید غبار صبح زود را با درخشش صورتی پر کرد. از این تصویر شگفت انگیز و خونسردی نور دهنده ، بقایای خواب بلافاصله و بدون هیچ ردی از بین می روند. عجله به دریاچه! مکانی
و پایک چرت نزند یک مورد جالب در مورد ماهیگیری
قصه های ماهیگیریمن در یک دریاچه جنگلی عمیق در کارلیا به صورت حلقه ای ماهیگیری کردم. تا عصر پنج پیک و دو نشیمنگاه گرفتم. و هنگامی که خورشید بر روی دیوار دندانه دار درختان در ساحل بلند فرو رفت ، و سایه های عجیب و غریب طولانی آنها روی آب قرار گرفت ، من تصمیم گرفتم که زمان آن رسیده است که ماهیگیری را متوقف کنم. یک قایق لاستیکی بادی را در بوته ها پنهان کردم ، صید را در کوله پشتی خود قرار دادم و در امتداد ساحل به سمت مسیر منتهی به خانه حرکت کردم. قبل از رفتن به اعماق جنگل ، از روی ع
دریاچه ای با نیرنگ. پایک روی میله ماهیگیری
در یک روز کسل کننده ماه نوامبر ، با میله های ماهیگیری در ساحل یک دریاچه کوچک نشسته بودم و با نگاه کردن به شناورهای بی حرکت ، فکر کردم که چگونه زندگی ساکنان آن با شروع هوای سرد به طرز چشمگیری تغییر کرده است. در تابستان ، در نزدیکی چمن های موجود در آب کم عمق ، گله های زیادی از بچه های بچه حلقه می زدند ، که هر از چند گاهی توسط شکارچیان تعقیب می شدند. مخصوصاً نشسته ها. حالا نه یکی بود و نه دیگری