فهرست مطالب:
تصویری: ماهیگیری در زمستان. ما اشتباهات دیگران را تکرار نمی کنیم
2024 نویسنده: Sebastian Paterson | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 13:49
قصه های ماهیگیری
وقتی من و وادیم ، همراه ثابت ماهیگیری از قطار پیاده شدیم ، بلافاصله متوجه شدیم که برخلاف معمول ، غیر از ما ماهیگیرانی در سکو نبودند. با تعجب به هم نگاه کردیم …
وادیم با نگرانی هنگامی که به سمت خانه میخائیل سوشنیکف حرکت کردیم ، جایی که همیشه قبل از رفتن به دریاچه توقف می کردیم ، با نگرانی گفت: "اینجا مشکلی وجود دارد."
ترس ما توسط میخائیل تأیید شد:
- و اگرچه ، همانطور که می فهمید ، یخ زدگی یخ ها هنوز دور است ، به دلیل ذوب شدن ، یخ های دریاچه در بسیاری از نقاط ترک خورده اند ، و در برخی مکان ها دره هایی ظاهر شده اند. بنابراین اکنون ماهیگیری فقط مخصوص عاشقان شدید است.
مکث کرد ، با جستجوی ما نگاه کرد ، ظاهراً انتظار واکنش ما در برابر اخطار را داشت. اما سکوت کردیم و نمی دانستیم چه جوابی بدهیم.
سرانجام ، وادیم تصمیم گرفت تا مکث طولانی مدت را خنثی کند و پرسید:
- و با این وجود افراد افراطی وجود دارد؟
- هفته گذشته دو نفر بودند ، بنابراین یکی از آنها از سوراخ بازدید کرد. خوشبختانه او غرق نشد.
- وای! - وادیم حیرت زده شد ، - به میشا بگویید چگونه بود …
- من خودم نمی دیدم چه اتفاقی در آن زمان روی دریاچه می افتد. و من فقط از سازونیچ پیر که همه شما او را خوب می شناسید در مورد آن می دانم. بنابراین ، من فقط آنچه را که از او شنیده ام بازگو می کنم.
و این همان چیزی است که میخائیل گفت …
دو نفر برای یک سفر ماهیگیری به روستا آمدند. ما جیپ را در ساحل ، درست بیرون باغ Sazonych قرار دادیم ، تکل را برداشتیم و به دریاچه رفتیم. سازونیچ سعی کرد با آنها تعقل کند: آنها می گویند ، جایی که نزدیکان شما را برده اند ، می توانید به راحتی شکست بخورید. مرد بزرگ گونه قرمز به او توصیه کرد: "پیر دانشمند را یاد نده ،" این اولین روزی نیست که ماهیگیری می کنیم. به محض اینکه پا به یخ گذاشتند ، سگ سازونیچ بر روی آنها پارس کرد. سازونیچ سرش را تکان داد: "می بینی ،" حتی سگ به تو هشدار می دهد. "مخلوط خود را ساکت کن وگرنه او را می کشم!" - شریک مرد بزرگ تهدید کرده است.
تهدید به وضوح سازونیچ را لمس کرد ، و بنابراین او با کینه در صدای خود گفت: "من در زندگی ام افراد زیادی را مانند شما در اینجا دیده ام که در سوراخ فرو می روند. درست است که همه آنها ظاهر نشده اند. " مرد بزرگ جلوی او را گرفت و گفت: "کروک نزن ، حرامزاده پیر" ، آنها با احتیاط قدم برداشتند و در یخ سرگردان شدند. آنها حتی بیست متر هم نرفته بودند که با ترک خوردند. با این حال ، او جلوی ماهیگیرهای کاکایی را نگرفت.
آنها به ساحل بازگشتند ، تیرهای توسکا را با یک هچ خرد کردند ، آنها را مانند ریل های باریک روی یخ گذاشتند و به سمت نیزارهای نی حرکت کردند. با خیال راحت به آنها رسیدیم و ماهیگیری را شروع کردیم. نیش بد بود ، و پس از مشورت آنها شروع به حرکت در امتداد نی کردند و به تدریج از ساحل دور شدند. سرانجام ، آنها به یک مکتب ماهی برخوردند و صید آنها به سرعت افزایش یافت.
پس از مدتی ، ظاهراً شریک مرد بزرگ یک ماهی بزرگ را برداشت و به هیچ وجه نتوانست آن را از چاله خارج کند. پس از چندین تلاش ناموفق ، رفیق خود را به کمک فراخواند. گفتن آنچه بعد اتفاق افتاد دشوار است: یا مرد بزرگ ، با عجله به سمت او ، لغزید ، یا خیلی ناگهانی روی تیرها قدم گذاشت ، اما یخ زیر او شکست. قطب ها غارنشین شدند و او خود را در سوراخ تشکیل شده یافت. "کمک!" - او با دل فریادی فریاد زد.
شریک زندگی اش احمقانه عجله کرد ، نمی دانست چه کاری انجام دهد. او سعی کرد یک تیر را برای رفیقی که در دردسر است ، دراز کند ، اما چنان ناخوشایندانه این کار را کرد که سازونیچ نتوانست آن را تحمل کند و از ساحل فریاد زد: "همان جا که هستی بمان ، سرت باغ است ، در غیر این صورت خودت نابود خواهی شد! و تو روی میله ها حرکت نمی کنی. " با وجود سن بالا ، سازونیچ به سرعت به خانه دوید و با پا و سیم پیچ طناب بازگشت.
طناب را به صورت حلقه ای در ساحل پراکنده کرد: یک سر آن را به تنه توسکا گره زد و از طرف دیگر یک حلقه درست کرد. حلقه را برداشت و دائماً یخ را با یخ می زد ، به سمت سوراخ حرکت کرد. سگی هم دنبالش آمد. قبل از رسیدن به ده متری سوراخ ، سازونیچ متوقف شد ، سگ را با دست نوازش کرد و با محبت گفت: "کوپید را ول نکن ، بیا!"
سگ یک حلقه در دندانهای خود گرفت و به سمت سوراخ قوز کرد. وقتی به او رسید ، وارد شد تا مرد بزرگ بتواند با دستش به حلقه برسد. بار اول ، از ترس اینکه یک حرکت ناگهانی ایجاد کند و به درون افسنطین بیفتد ، او را از دست داد. سگ طناب را از آب بیرون آورد و دوباره امتحان کرد. این بار موفق است. با فشار دادن قدرت ، سازونیچ و شریک مرد بزرگ مرد بیچاره را روی یخ کشیدند و سریع او را به داخل خانه هدایت کردند.
مرد بزرگ هیجان زده پس از گرم شدن و بهبودی از چنین شوکی گفت: «پدر ، تو جان مرا نجات دادی. جیپ را بردار! " سازونیچ کنار زد و گفت: "چرا من به کلوس شما احتیاج دارم؟" "فروش". "من این کار را نمی کنم." مرد بزرگ با گیجی به او نگاه کرد و پس از مکث ، قاطعانه پیشنهاد کرد: "پس پول را بردار." "هنوز چه … - سازونیچ عصبانی شد ، - آنها برای من چه هستند؟" "خانه را درست می کنی ، خیلی گرم نیست" "زندگی من کافی است!" - گفت که چگونه Sazonych قطع شده است. "خوب ، پس حداقل مقداری دنده بردار." "من مقداری دنده می گیرم. با تشکر".
- در این باره آنها تصمیم گرفتند ، - میخائیل داستان را تمام کرد.
او از وادیم به من نگاه کرد و نصیحت کرد:
- بنابراین برادران ، ماهیگیران ، در طبیعت استراحت می کنند. و ماهیگیری زمان دیگری خواهد بود ، زیرا ماهی به جایی نخواهد رفت …
من و وادیم بدون اینکه حرفی بزنیم سرمو تکون دادیم.
الكساندر نوسوف
عکس الکساندر لازارف
توصیه شده:
چگونه با علف های هرز مخرب مقابله کنیم - گیاه گندم ، گیاه خار خار و دیگران
باغداران می توانند مدت زمان بسیار طولانی در مورد موضوع کنترل علف های هرز صحبت کنند. در پایان تابستان ، گروههای علاقه خاصی معمولاً تشکیل می شوند - چه کسی کدام علف هرز را آزار می دهد. این امر معمولاً به نوع خاک محل و میزان باروری آن بستگی دارد
آماده سازی گل برای زمستان ، پناه دادن به گل رز برای زمستان
بسیاری از صاحبان کلبه های تابستانی در پایان فصل تخت گل ها را بدون مراقبت رها می کنند و آنها را به مرگ آشکاری می رسانند. اما بسیاری از تکنیک های ساده وجود دارد که به حفظ تقریبا تمام گلها در زمستان کمک می کند
نحوه تغذیه ماهی در زمستان - آنچه در مدرسه آموزش نمی دهند
قصه های ماهیگیریدانش آموزان یک روستای همسایه در مدرسه روستای ما در آن طرف رودخانه تحصیل می کنند. بیشتر آنها از روی پل می گذرند ، اما پسری حدوداً دوازده ساله ، همانطور که متوجه شدم از مدرسه برمی گردد ، به دلایلی اغلب از یخ رودخانه عبور می کند. در حالی که با حرکتی کنار سوراخ نشسته بودم ، ابتدا توجهی به او نکردم ، اما وقتی این کار چندین بار تکرار شد ، علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم گاهگاهی او را تماشا کنم …در آن روز ابری ، علی رغم ی
ماهیگیری در زمستان - کجا و چگونه صید ماهی را بگیرید
آکادمی ماهیگیریاواسط زمستان شاید وحشی ترین زمان برای ماهیگیران باشد. بسیاری از گونه های ماهی در مناطق زمستانی ساکن می شوند و بنابراین از نظر تغذیه ضعیف عمل می کنند و یا اصلاً تغذیه نمی کنند. یکی از استثناهای نادر از این زمان بدون ماهی ، راهزن راه راه دنیای زیر آب است - نشیمن.قوز خوش تیپ در هر زمان از سال و در هر آب و هوایی چاق کننده است (
ترفندهای ماهیگیری در زمستان. چگونه یک سوخراش بیاوریم. هوا مانعی ندارد
قصه های ماهیگیریدر بین ماهیگیران یک باور قوی وجود دارد که باد شمال همیشه منجر به زوال گزش می شود. این احتمالاً درست است ، اما هیچ قانونی بدون استثنا وجود ندارد. من در زمستان گذشته در لادوگا به این اطمینان داشتم. مثل اکثر ماهیگیرها ، من با یک تله ماهی ماهیگیری کردم. نشیمن های کوچک و ریزه