فهرست مطالب:
تصویری: شانس زن
2024 نویسنده: Sebastian Paterson | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 13:49
قصه های ماهیگیری
احتمالاً ، همسرش ایرینا ، با شنیدن صحبت های داغ ما با الكساندر رایكف در مورد گذشته یا سفر ماهیگیری آینده ، قاطعانه اظهار داشت كه دفعه بعد قطعاً با ما خواهد رفت. بیهوده رایکوف به او ثابت کرد که اوج زمستان است و دیدار با مادرش که مدتهاست به آنجا نرفته اند بسیار زیبا خواهد بود. یا پس از بارش شدید برف به جاده dacha بروید تا از پشت بام برف بریزید.
افسوس که هیچ استدلال "معقولی" (از نظر شوهرش قابل درک نیست) روی او کارساز نبود: او قاطعانه قصد داشت در آینده بسیار نزدیک با ما به ماهیگیری برود. و به هر دلیلی او قصد داشت به طور انحصاری با یک اسباب بازی ماهیگیری کند. شنبه آینده بیرون آمدیم.
در حالی که ایرینا به کارهای فوری در خانه مشغول بود ، آماده می شد ، زمان در حال آب شدن بود ، در نتیجه گزش صبح را از دست دادیم. و نزدیک به ظهر به دریاچه رسیدند. ظاهراً نیش بد بوده و بنابراین بیشتر ماهیگیران محل ماهیگیری را ترک می کنند.
وقتی از کنار مردی با کت نارنجی عبور کردیم ، پشت سرمان شنیدیم: "زنی در سفر ماهیگیری - شانس ندارد". درست است ، من موفق شدم متوجه شوم که او حتی یک ماهی ندارد. و بنابراین بیهوده شکست خود را مسئول این زن ، یعنی ایرینا دانست.
با کمی فاصله از قسمت عمده ماهیگیران ، من و رایکوف چندین سوراخ ایجاد کردیم و ماهیگیری شروع شد. هر کسی که در کوچکترین درجه ای با ماهیگیری با یک ترفند آشنا باشد ، می داند که اساس ماهیگیری موفق با این طعمه ، خود "تکه آهن" نیست ، بلکه بازی صحیح با آن است که توانایی جذب ماهی را دارد. به همین مناسبت ، در برخی از کتاب های مربوط به ماهیگیری ، در بخش jiggers ، عنوان بسیار فصیحی را پیدا کردم: "حرکت همه چیز است!"
رایکوف به همسرش تکیه داد ، توضیح داد و نشان داد که چگونه کرم های خونی را روی قلاب قرار داده و عمل جیغ را انجام می دهد. اما اینکه یک چیز را بدانید یک چیز است و اینکه یک چیز کاملاً دیگر باشد. من حتی می توانم دقیق تر بگویم - آرزو. واضح است که ایرینا یادگیری در مورد بازی با اره خسته کننده و خسته کننده به نظر می رسد ، بنابراین روی یک صندلی تاشو قرار می گیرد ، صورت خود را به سمت خورشید می چرخاند و هر از گاهی شروع به انقباض این اره می کند.
البته او هیچ لقمه ای نداشت. و بیهوده رایکوف سعی کرد همسرش را متقاعد کند که بازی جیگ باید متنوع باشد ، ریتم خاصی از نوسانات باید انتخاب شود. او فقط آن را مسواک زد: «مرا تنها بگذار. من استراحت می کنم". با توجه به علاقه به اوضاع ، ماهیگیران دیگری نیز به آنجا نزدیک شدند ، اما ایرینا به هرکسی که به او توصیه می کند به صورت تک ماده جواب داد: "من استراحت می کنم!" نمی گویم که من و ریکوف بسیار موفق شده ایم ، اما با این وجود گوش خوبی گرفتیم. ایرینا البته چیزی نداشت.
ما دو بار دیگر به ماهیگیری به این دریاچه رفتیم ، اما نتیجه همراه ما همان بود - صفر. برخی از ماهیگیران ، به ایرینا که به راحتی روی صندلی نشسته بود نگاه می کردند ، صریح خندیدند. با این حال ، بیهوده نیست که حکمت عامیانه می گوید: "کسی که آخرین می خندد ، خوب می خندد." این دقیقاً همان اتفاقی است که در سومین سفر ماهیگیری ما افتاد.
ایرینا ، "استراحت" ، مانند قبل ، از زمان به زمان یکنواخت کشش کشیدن. اما بعد از مدتی ، گزینه "مثل قبل" ناگهان تغییر کرد: او ناگهان شروع به گاز گرفتن کرد. و چه! او فقط روچ را گرفت و برای ایرینا کافی بود که دو یا سه حرکت با جیغ انجام دهد ، همانطور که گاز گرفت.
ماهیگیر خوش شانس بلافاصله توسط جمعیتی از تماشاگران محاصره شد. آنها نگاه های خود را رد و بدل کردند ، اما هیچ کس نمی توانست درک کند که چه اتفاقی می افتد: چرا کسی لقمه ای واحد نداشت ، اما در اینجا آنها یکی پس از دیگری دنبال می کردند. این سفر ماهی بیش از نیم ساعت طول نکشید. اما در این مدت ، ایرینا حدود سه ده روچین بسیار مناسب و معقول را گرفت.
با بحث در مورد این قضیه بی سابقه ، شاید من و رایکوف تنها به توضیح منطقی رسیدیم … ظاهراً در آن لحظه فقط یک بازی یکنواخت و هیجان انگیز برای ایجاد یک لقمه فعال رویش لازم بود. به بیان ساده تر: در لحظه مناسب ، بازی درست و حسابی. از این رو نتیجه
این به وضوح یک مورد جداگانه بود ، زیرا ایرینا هرگز موفق تر نبود - نه با یک تکان دادن ، و نه با یک میله شناور. و بی اختیار من کلمات عاشقانه محبوب را به یاد می آورم: "فقط یک بار در زندگی من یک جلسه وجود دارد …" در مورد ما ، با روچ!
توصیه شده:
تمشک سیاه - انواع و ویژگی های فرهنگ - نوبت ، عنبر و شانس
تمشک سیاه - یک فرهنگ باغی امیدوار کنندهتمشک در روسیه در همه جا که مردم به کشاورزی مشغول هستند ، گسترده است. در ابتدا مردم از گیاهان تمشک وحشی که از جنگل آورده شده بودند راضی بودند ، اما با گذشت زمان این کافی نبود و گونه های وحشی با انواع بسیار مثبتی جایگزین شدند که اجداد آنها دو گونه بودند: تمشک معمولی - Rubus idaeus L. و سیاه تمشک - Rubus occidentalis L. تمشک سیاه خود به دو زیرگونه تقسیم می شود: تمشک سیاه یا سیاه - R. occidentalis L. و تمشک بنفش - R. neglectus Peek.ویژگ
تمشک سیاه - یک فرهنگ باغی امیدوار کننده - کاشت ، تولید مثل و استفاده در پخت و پز - چرخش ، جگر و شانس - 2
فناوری پرورش تمشک سیاه بر اساس دانش از ویژگی های بیولوژیکی گیاه است. در دامنه های شمالی و شمال غربی با زاویه ای بیش از 30 درجه - شرایط مساعدی برای رشد و توسعه فرهنگ ایجاد می شود. بازده بالا فقط در لومهای حاصلخیز و لومهای شنی امکان پذیر است. تمشک سیاه را نباید در منطقه ای که تمشک قرمز یا درخت سیب از ریشه خارج شده
پسر خوش شانس
قصه های ماهیگیریوقتی من و الکساندر ریکوف همراه و همنام ثابت من به ماهیگیری رفتیم ، نوه هشت ساله او ایگور ما را دنبال کرد. او قبلاً چندین بار به ماهیگیری تابستانی رفته بود و حالا می خواست در زمستان ماهیگیری کند. و بیهوده برای پسر توضیح دادیم که اکنون اوج زمستان است و بنابراین بسیار سرد است که دریاچه دور است و ما باید در امتداد یک جاده جنگلی برفی به سمت آن برویم.هنگامی که
شانس بی توجیه
زمستان کاملاً در جریان بود: یخبندان بیش از بیست درجه ، کولاک. در یک کلام ، هوا "Brr-rrr". اما چگونه این مشکلات کوچک طبیعی باعث می شود ماهیگیر واقعی زمستانی در خانه بماند؟ در اینجا من با همراه همیشگی خود وادیم هستم که روی لادوگا نزدیک کوبونا نشسته ام. طبق شایعات ، در این مکان برای چندین روز ، roach کاملا نوک می زند
هم خوش شانس و هم بدشانس (در مورد گرفتن مارماهی)
هنگامی که من ، به همراه یکی از همراهان ثابت ماهیگیری خود ، وادیم ، در ساحل ریگا بودیم ، ما علاقه زیادی به صید مارماهی توسط ماهیگیران محلی داشتیم. زاویه یابی این ماهی در اینجا (؛ و شاید در سراسر کشورهای بالتیک )؛ استاندارد مهارت ماهیگیری. تنها کسی که صید مارماهی بلد بود یک ماهیگیر واقعی شناخته شده محسوب می شد